۱۳۸۸/۳/۶

یه مدرسه هست توی راه دانشگاه ،با یه پرچم،هر شهادتی که میشه پرچمو می فرسته بالا؛شهادت تسلیت باد! 
چرا که نه!

۱۳۸۸/۳/۴

این قضیه قدمتش خیلی زیاده،بر می گرده به همون موقع که بابام برام "شکلات ما" می گرفت با عکس اون گاو خوش قیافه ی رو جلد و من خوشحال میشدم و تخته تخته می خوردم تا الآن !من همیشه یه چیزی لازم داشتم که خوشحالم کنه ...حالا شکلات 4 سالگی یا ...هر چیزی که مایه ی خوشی بود و پیش نیومد بعدن...

۱۳۸۸/۳/۳

برادران جان بر کف امروز در مسیر آزاد سازی خرمشهر (در طول خیابان آپادانا) در بین سنگر های آغشته به خاک و خون نکات مهم و پنهان از چشمی رو در رابطه با وسط لنگ بنده (و احتمالن سایر خواهران و مادران این مرز و بوم)مطرح کردند ...و جهادی بالا تر از جهاد اکبر نیست!

۱۳۸۸/۲/۲۵

just like brothers and sisters

"چته باز تو ؟اخمت تو تخمته..."
"من تخم ندارم!"
پ.ن:وبلاگ بدون اسم قشنگ شده!

۱۳۸۸/۲/۱۹

"از ورود خواهران بد حجاب معذوریم"
این جمله که اخیرن سر در همه ی فست فودها دیده میشه،علاوه بر همه ی اشکالات حقوقی و بشری ،دچار اشکال دستوری هم هست،فکر نمی کنم هیچ کس "از ورود" کس دیگه ای بتونه معذور باشه،معمولن آدما از سمت خودشون اعلام معذوریت می کنن،این جمله یه چیزیه در حد "تو چقدر فوق العاده ام"...
به هر حال!

۱۳۸۸/۲/۱۱

just like borothers and sisters

من:چی گفتی تو؟نشنیدم؟
-هیچی گفتم اون "دسپرت هاوس وایوز" رو ببر بالا ،بابا ناراحت میشه خوشش نمیاد!
-وا؟ به بابا چه؟می ترسه چش و گوشم واشه؟تازه بدم نیست این ناراحتیا واسه روحیه اشون کلن!
-کرم داری؟
-یک چنین چیزی!
-خب الکل تنقیه کن.به مامان بگو به خاله زنگ بزنه
-مشکلی ندارم باهاش،در کل به هر حال خیلیم موثر نیست وگرنه تا حالا خوب شده بودی،دیروز باهاش حرف زد.
-آینه...
پی نوشت:پدر من معنی درست دسپرت رو نمی دونه و طبق میل خودش اون رو هر چی دلش خواسته معنی کرده و در ذهن خودش این سریال رو یک بد آموزی!فقط سوال اینجاست که پدرم واقعن تا حالا هیچ فیلمیو که من دیده ام ندیده؟