۱۳۸۸/۳/۴

این قضیه قدمتش خیلی زیاده،بر می گرده به همون موقع که بابام برام "شکلات ما" می گرفت با عکس اون گاو خوش قیافه ی رو جلد و من خوشحال میشدم و تخته تخته می خوردم تا الآن !من همیشه یه چیزی لازم داشتم که خوشحالم کنه ...حالا شکلات 4 سالگی یا ...هر چیزی که مایه ی خوشی بود و پیش نیومد بعدن...

هیچ نظری موجود نیست: